هاناهانا، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 24 روز سن داره

روزهای دختری به نام هانا

در مقدمات تولد 1

مامانم سخت در تلاشه برای تولدم .........می خوادبرام تولد کفش دوزکی بگیره................ این یک کلییه که برام ساخته شده............... كليپ تولدم ...
30 آذر 1390

اطلاع رساني

بچه ها من بد قول نيستم.............شارژر كامپيوترم خرابه..........نمي تونم عكس بزارم.............كلي عكس جديد دارم..................
17 آذر 1390

گزارش تصویری (هانا و شیطنت)

من خیلی خیلی شیطان شدم.............با اجازه تون کنترل تلویزیون دیگه کارنمی کنه.............یک روز هم در عرض ٣٠  ثانیه رفتم سراغ  xbox و قیژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژز زدم جا سی دی در امد ......................و بعد هم کدمشششششششششش و Xbox  ترکیددددددددددددددددددد.................( البته بلاخره بعد از چند روز با مهندسی دوستان درست شد) این هم چند تا عکس تو آشپز خونه که رفتم هیچ................درکابینت رو باز کردم هیچ..............رول آلمینیوم رو هم باز کردم...........آفرین بر من.................. آی چه حالی می ده سی دی ها به هم ریختن................. این هم عاقبت شیطنت............ اینجا بد جور گیر کردم.......
17 آذر 1390

هانا خانم ددری

خب این جند وقت که من نبودم.............یک روز با مامانم ودوستاش زنونه (آخه من هم دختر خانم هستم)رفتیم رستوران اردک آبی صبحونه خوردیم و من حسابی ناپرهیزی کردم و از غذاهای ترش و شیرین و شور امتحان کردم.........آخه مامانم جدیدا میگه من باید اجتماعی شم ..........و من رو به جاهای شلوغ می بره.......... اونجا حسابی آواز سر دادم و یک عالمه غذا رو رو زمین ریختم..........و از شیطنت حسابی آبرو ریزی کردم و آخر سر به  این وضع به خونه برگشتم........... من قرتی شدم................دیگه لاک می زنم.............تو رو خدا مامانم رو دعوا نکنید ...........همین یه دفعه بود........... ...
11 آذر 1390
1